به گزارش شهرآرانیوز، دیداری که بهمنظور آمادهسازی برای حضور در مسابقات لیگ قدس انجام شد. یادم میآید آن روز بازیکنان منتخب خراسان ابتدا بهدلیل تصور قدرتی که از تیم ملی داشتند، احساس سختی و فشار داشتند. بازیکنان تیم ملی آنروزها یا پرسپولیسی بودند یا استقلالی. بازیکنی خارج از این دو باشگاه تقریبا در تیم ملی نبود. سکوهای ورزشگاه تختی پُر بود. البته در آن سالها سکوها برای بازیهای باشگاهی هم همیشه پُر بود، چه برسد به بازی با تیم ملی که تماشاگران زیادی را به ورزشگاه و خیابانهای اطراف کشانده بود. خاطرم هست حتی تعدادی از تماشاگران در کنار زمین و روی پیست نشسته بودند که همین مسئله سبب شد تا زمان تخلیه تماشاگران از روی پیست، بازی با بیست دقیقه تأخیر برگزار شود. استادیوم از چند ساعت قبل از بازی پُر و شوروحال خاصی بر ورزشگاه حاکم بود. بازی که شروع شد، هر چه از زمان گذشت، بازیکنان منتخب خراسان اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کرده و راحتتر بازی کردند.
سعید جوشش مرد همهکاره تیم بود، محمد اعظم فراتر از ایران بازی میکرد و بهزاد ثابتی هم هر بار پابهتوپ میشد، با دریبلزدن سهچهار نفر، استادیوم را روی هوا میبرد. تیم منتخب آنموقع دستش خیلی پُر بود و توانست به پشتوانه نفراتی، چون اکبر میثاقیان، شادروان محمد اعظم، شادروان کاظم غیاثیان و سایر ستارههایش تنه به تنه ملیپوشانی که ما تا آن روز در تلویزیون میدیدمشان، خوب بازی کند. در آن بازی من نود دقیقه برای تیم ملی منتخب خراسان بازی کردم و کار سختی در میدان داشتم. بازیکن روبهروی من در تیم ملی عبدالعلی چنگیز بود. خاطرم هست در یک صحنه چنگیز میخواست من را دریبل بزند و از پیشرو بردارد که توپ را از زیر پایش درآوردم و او هم عصبانی شد و روی من خطای بدی کرد. تصویری که میبینیم، مربوط به یکی از صحنههایی است که بهزاد ثابتی در میانه زمین در حال دریبلزدن بازیکنان تیم ملی است.
ثابتی که پابهتوپ میشد، عملا میدانستیم حداقل دوسه دریبل خواهد زد. در این تصویر هم من و اکبر میثاقیان محو تماشای عملکرد درخشان ثابتی هستیم. علاوه بر ثابتی، محمد اعظم هم در آن بازی خیلی درخشان بازی کرد؛ بهشکلیکه بعد از بازی او را به تیم ملی دعوت کردند و خدابیامرز اعظم سه روز بعد در ترکیب تیم ملی برابر کرهشمالی بازی کرد و انصافا عملکرد خوبی هم داشت. یک خاطره دیگر که از آن بازی در ذهن دارم، مربوط به بعد از سوت پایان است. ناصرخان ابراهیمی بعد از بازی سراغ اکبر میثاقیان آمد و به او گفت: «امروز خیلی خوب بازی کردی»؛ اما اکبر میثاقیان که عصبانی بود، با حالت جالبی گفت: «چی خوب بازی کردی آقا؟! حق ما را خوردی و به تیم ملی دعوت نکردی، حالا میگویی خوب بازی کردم!» تقابل دوستانه منتخب خراسان و تیم ملی در سال ۶۳ یکی از تقابلهای خاطرهانگیز دوران فوتبال من است که هیچگاه خاطراتش را از یاد نمیبرم. بهویژه خاطره این لحظه تماشایی که در قاب تصویر ثبت شده است.